مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
نافع مىگوید هنگامى که مردم مدینه یزید بن معاویه را از حکومت خلع نمودند: «جمع ابن عمر حشمه و ولده فقال انى سمعت النبى (ص) یقول ینصب لکل غادر لواء یوم القیامه و أناقد بایعنا هذا الرجل على بیع الله و رسوله و انى لا اعلم غدراً أعظم من أن یبایع رجل على بیع الله و رسوله ثم ینصب له القتال و انى لا اعلم أحداً منکم خلعه و لا بایع فى هذا الامر الا کانت الفیصل بینى و بینه»؛ (29) عبداللّه عمر فرزندان و خدمتکارانش را جمع نمود و به آنان گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود در روز قیامت بر بالاى سر هر پیمان شکنى جهت معرفى عظمت این گناه پرچمى برافراشته مىشود. عبداللّه افزود: با این مرد - یزید - و با پیمانى که با خدا و رسول داشتیم بیعت نمودهایم و من بزرگترین پیمان شکنى را همین مىدانم که با شخصى چنین، بیعت نموده و سپس اعلان جنگ شود. عبداللّه ادامه مىدهد: اگر بدانم که یکى از شما بیعت او را شکسته و یا با مخالفان او بیعت نموده، اقدام او موجب قطع رابطه بین من و او خواهد گردید. زبیر بن عدى مىگوقد نزد انس بن مالک آمدم تا از ستمها و فساد حجاج به او شکایت کنیم؛ «فقال: اصبروا فانه لا یأتى علیکم زمان الا الذى بعده شرّ منه حتى تلقوا ربکم سمعته نبیکم»؛ (30) گفت: سکوت کنید، بدانید که هر زمانى که با او روبرو شوید بدتر از قبل آن است، تا خدا را ملاقات کنید و این سخن را از پیامبر شما شنیدم. در این هنگامه هراسانگیز و اوضاع آلوده، بررسى منطق فرزند پیامبر (ص) و مقایسه آن با تفکر حاکم نقطهاى حساس و قابل تأمل است. حسین بن على (ع) به سپاهیان کوفه که به فرماندهى حرّ براى ممانعت از حرکت امام آمده بودند فرمود: مردم از رسول خدا (ص) شنیدم فرمود: «من رأى سلطاناً جائرا مستحلاً لحرام الله نأکثاً عهده مخالفاً لسنة رسول الله یعمل فى عبادالله بالاثم والعدوان فلم یغیر علیه بفعل و لا قول کان حقاً على الله أن یدخله مدخله ألا أن هؤلاء قد لزموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالفى واحلوا حرام الله و حرموا حلاله»؛ (31) کسى که سلطان حاکم و ستمگرى را ببیند؛ حرام خدا را حلال، عهد او را نقض و با سنت پیامبر مخالفت نموده و اگر - آن حاکم - به دشمنى و گناه عمل مىکند و بر علیه او کارى نکند و سخنى نگوید خداوند او را با حاکم ستمگر محشور مىنماید. آگاه باشید که اینها از شیطان اطاعت کرده و طاعت خدا را کنار گذاشته و فساد را رواج داده و حدود الهى را تعطیل کردهاند.. بررسى این دو دیدگاه و شناخت روحیه مردم شام و کوفه ما را به برداشتى صحیح از حادثه عاشورا و کسانى که نقشى در شهادت امام داشتند رهنمون مىسازد و همچنین این نکته روشن مىشود که چه کسانى و چرا آن حضرت را به کوفه دعوت نمودند و چه افراد و گروههایى پس از شهادتش به عزادارى او پرداختهاند. توجه به نکات یاد شده ما را به داورى صحیح درباره پرسشهاى آغاز بحث مىرساند و به خوبى روشن مىسازدکه چرا در سال 61 هجرى که هنوز از صحابه پیامبر کسانى زنده بودند و سفارشهاى آن حضرت درباره احترام به اهل بیت (ع) در گوش آنان طنین انداز بود، امام حسین (ع) تنها گذاشته شد و چرا مسلمانان مکه و مدینه و سایر بلاد اسلامى در عین باور به افضلیت حسین بن على (ع) و این که آن حضرت سید و آقاى بهشتیان است، به دعوت امام پاسخ نداده و او را یارى نکردند و چرا مردم کوفه در برابر تهدیدها و تطمیعهاى عبید اللّه زیاد ترسیده و خود را پنهان ساختند؟ وقتى امام حسین (ع) با عبداللّه عباس در مکه سخن مىگفتند، ابن عباس علت خروج ایشان از مدینه را جویا شد، امام فرمود: «فما تقول فى قوم أخرجوا ابن بنت رسول اللّه (ص) من داره و قراره و مولده و حرم رسوله و مجاورة قبره»؛ چه مىگویى درباره مردمى که پسر دختر پیامبر (ص) را از خانه، جایگاه و محل تولد، و از حرم رسول خدا واز همسایگى قبر آن حضرت بیرون کردند. مدینه را در حال ترس و رعب رها نمودم زیرا تصمیم بر قتل و کشتن من داشتند در صورتى که ذرهاى به خدا شرک نورزیده و بدون خدا ولى و سرپرستى نداشتم. ابن عباس خطاب به امام مىگوید: درباره این افراد فقط این آیات صادق است که (انهم کفروا باللّه و برسوله و لا یأتون الصّلاة الّا و هم کسالى) (32) ؛ آنان کافر شدند به خدا و رسولش و به نماز نیایند جز با حال کسالت و بى رغبتى. (یراؤن النّاس و لا یذکرون اللّه الا قلیلاً مذبذبین ذلک لاالى هولاء و لا الى هولاء و من یضلل اللّه فلن تجد له سبیلاً) (33) جز اندکى ذکر خدا را بجاى نمىآورند، دو دل و مردد باشند نه به سوى مؤمنان یکدل مىروند و نه به جانب کافران و هر که را خدا گمراه کند هرگز هدایت نخواهد یافت. برخى مىگویند امام حسین (ع) در روز عاشورا به مردمى که در برابر او قرار گرفتند فرمود: «مگر شما به من نامه ننوشته و دعوت نکردید!» و این سخن نشان مىدهد که شیعیان کوفه در جبهه مخالف امام حضور داشتند، در حالى که سخن امام هرگز این چنین لازمهاى ندارد؛ چرا که: نظرات شما عزیزان: [ یک شنبه 6 آذر 1390برچسب:اندیشه تسلیم در برابر حاکمان ستمگر, ] [ 21:40 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |