مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
حیات طیبه بر دو پایه استوار است: «ایمان» و «عمل صالح»؛ «من عَمِلَ صالحا مِنْ ذکرٍ أو أُثنی و هو مؤمن فَلنُحیینَّهُ حیاةً طیّبةً» (نحل/ 97). فرد مؤمن و صالح از آرامش و صفای دل برخوردار است. قرآن در معرفی مؤمن می فرماید: کسی که در کردارهایش میانه روست و از زندگیِ زجرآورِ تجمّلی و چشم و همچشمی و اسراف و تبذیر پرهیز می کند، او مؤمن است؛ «و الّذین إذا أنفقوا لَم یُسِرفوا و لم یقتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلک قواما؛ مؤمنان کسانی هستند که چون هزینه می کنند اسراف نمی کنند و خسّت نمی ورزند بلکه میان این دو، راه اعتدال را می گیرند» (فرقان/ 67)؛ و این همان اعتدال و اقتصاد؛ یعنی برنامه ریزی برای زندگی و خرج میانه، چه در اجتماع و چه خانواده؛ چه توسط فرد و چه توسط دولت، است که زمینه ساز رسیدن به حیات طیبه و آرامشِ روحی و روانی ابدی است.طبق همین آیه، حیات طیبه غیر از ایمان، به عمل صالح نیز احتیاج دارد؛ البته ایمان راستین، عمل صالح را به وجود می آورد و عمل صالح هم ایمان را زیاد می کند. هر گامی که مؤمن در راه انجام اعمال صالح برمی دارد به ایمان خود می افزاید و ازدیاد ایمان و رشد و پرورش روحی، کردار شایسته را به دنبال دارد. معیار برخورداری از حیات طیبه، ایمان و بردباری در جهاد با هواهای نفسانی است. ادامه مطلب
درباره «حیات طیبه» نظرات گوناگونی توسط مفسرین مطرح شده است. مرحوم طبرسی در تفسیر بزرگ مجمع البیان برخی از آنها را بدین صورت بیان نمودند: رزق و روزی حلال؛ زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی؛ بهشت پر طراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا؛ زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی.(تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 734ـ735)؛ برخی دیگر حیات طیبه را عبارت می دانند از: «عبادت همراه با روزی حلال» و «توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن» را نیز افزوده اند.(تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، ج 11، ص 394).و باز در روایتی که در نهج البلاغه از امیر مؤمنان(ع) آمده چنین می خوانیم: «و سئل عن قوله تعالی فلنحیینه حیاه طیبه» فقال هی القناعه؛ از امام علی (ع) پرسیدند: منظور از جمله «فلنحیینه حیاه طیبه» چیست؟ فرمود: قناعت» (نهج البلاغه، کلمه قصار 229). البته بدون شک مفهوم این تفسیر امیرالمومنین، محدود ساختن حیات طیبه به صرف قناعت نمی باشد بلکه بیان مصداق و نمونه روشنی از آن است، چون اگر همه دنیا را به کسی بدهند ولی روح قناعت را از او بگیرند همیشه در آزار و رنج و نگرانی به سر می برد و به عکس اگر انسان روح قناعت داشته و از حرص و آز و طمع بر کنار باشد، همیشه آسوده خاطر و خوش است (تفسیر نمونه، ج 11 ، ذیل آیه 97 سوره نحل). پس به هر حال حیات طیبه چنان معنای وسیع و گسترده ای دارد که همه این معانی فوق را در بر می گیرد. ادامه مطلب
. زندگی حقیقی: راه یافتگان به عالم «عنداللّه» از زندگانی حقیقی در محضر خداوند، برخوردارند: «بَلْ أَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ؛ زنده اند و نزد پروردگارشان روزی دارند »(آل عمران/169). 2. جامع خیر دنیا و آخرت: عالم «عندیت» نه محصور در دوران حیات دنیایی است و نه منحصر به حیات اخروی؛ بلکه خیر آن بر دنیا و آخرت گسترده شده و برخورداران از آن در همین دنیا از آن بهره مندند: «فَعِندَ اللّهِ ثَوابِ الدُنیا وَ الاخرَةِ؛ پس پاداش دنیوی و اخروی نزد خداست»(نساء/134). 3. پایداری: ثمره حیات طیبه، ابدی و ماندنی است و نابودی و فرسودگی در آن راه ندارد. در همین آیات مورد بحث در سوره نحل، خدای تعالی پس از آنکه فرمود: عهد الهی را نفروشید، چرا که بهره عنداللّه برای شما نیکو و پسندیده یا بهتر است؛ و در آیه ای دیگر میفرماید: «وَ ما عِندَاللَّهِ خَیرٌ وَ أَبْقَی؛ آنچه نزد خداست نیکوتر و پایدارتر است» (شوری/ 36) . 4. نامحدود بودن: سرچشمه بی کران و بی پایان همه چیز نزد خداست «وَ إِن مِن شَیء إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ؛ و هیچ چیز نیست، مگر اینکه معادن آن نزد خداست» (حجر/21). به این علت، راه یافتگان به آن عالم هرچه بخواهند، برایشان فراهم است و محدودیتی ندارند؛ «لَهُم مَا یشاءونَ عِندَ رَبِّهِم؛ هر چه بخواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست»(زمر/ 34) و فراتر از این فرمود: «لَهُم مَا یشاؤُون َفیهَا وَ لَدَینَا مَزِیدٌ؛ برایشان هر چه بخواهند در آنجا هست و نزد ما بیش از آن است» (ق/35). 5. معیار و میزان بودن: از آن رو که حیات طیبه، نهایت کمال الهی انسان است، لذا آن عالم و برخورداران از درجات آن معیار و میزان می باشند؛ «ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَاللّهِ؛این کار شما نزد خداوند عادلانه تر است» (بقره/ 282) و یا «هُوَ أَقْسَطُ عِندَاللَّهِ؛ او عادلانه تر است نزد خدا»(احزاب/5). 6. جلوه آیات الهی: عالم عندیت جلوه روشن آیات الهی است; چنان که فرمود: (إِنَّمَا الآیاتُ عِندَاللّهِ)(انعام: 109 / عنکبوت: 50); تمام آیات الهی فقط نزد خداوند است. کسی می تواند آیات الهی را درک کند که چشمی به عالم عنداللّه گشوده و خبری از آن یافته باشد. عالمْ سراسر آیات الهی است، اما برای کسی که خداوند را مشاهده کرده و ربط پدیده های جهان را با حق تعالی به تماشا نشسته است. 7. علم: «علم» در ادبیات قرآن، یعنی شناخت خدا و آیات و آثار اوست؛ و قرآن تمام علم را نزد خدا می داند: «إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَاللَّهِ؛ علم فقط نزد خداست. بنابراین، یکی از برترین شاخص های حیات طیبه، علم است. اهل بیت(ع) معدن و منبع این علم و سرآمد اهل حیات طیبه اند؛ چنانکه در زیارت جامعه کبیره، امام هادی (ع) خاندان مبارک خود را «خزّان العلم» می شمارد. 8. نور: کسانی به عالم عنداللّه و حیات طیبه راه پیدا می کنند که دل و جان خود را صاف کرده و از همه تعلّقات و تیرگی ها رها ساخته و آیینه گون شده اند؛ «وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ؛ کسانی که به خدا و رسولش ایمان آوردند آنها اهل راستی و گواهان نزد پروردگارند که پاداش و نورشان برای آنهاست»(حدید/ 19).اینها کسانی هستند که خدا را با تمام وجود درک کرده و آینه دار نور و نام او شده اند و در میان مردم با این نور حرکت کرده و مایه هدایت خلق می باشند؛ «أَ وَ مَن کَانَ مَیتاً فَأَحْیینَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیسَ بِخَارِج مِنْهَا»(انعام/ 122). 9. جایگاه راستی: جایگاه راست و استوار اهل حیات طیبه: «فی مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِر؛ در جایگاه راستین، نزد پادشاهی توانا»(قمر/ 55) می باشد. ایشان راه درست را یافته، به جایگاه و موقعیت راستین می رسند و با حق به سر می برند، نه با فریب ها و سراب ها.البته ویژگی های حیات طیبه بسیار زیاد است که بذلیل اختصار چند مورد از آن را نقل کردیم ، برای مطالعه بیشتر در این زمینه، منابع ذیل را پیشنهاد می کنیم: 1. مقالات: حیات طیبه از دیدگاه قرآن، حمید رضا مظاهری سیف (مجله معرفت، شماره: 109). حیات عارفانه امام علی (ع)، آیت الله جوادی آملی (دانشنامه امام علی (ع)، ج 4، ص: 9). 2. کتاب ها: حیات حقیقی انسان در قرآن، آیت الله جوادی آملی (تفسیر موضوعی قرآن، ج: 15) حیات عارفانه امام علی (ع)، آیت الله جوادی آملی. نقطه های آغاز در اخلاق عملی، آیت الله محمد رضا مهدوی کنی. مطالعه سیره معصومین؛ مانند: سنن النبی، علامه طباطبایی (ترجمه: لطیف مطوف راشدی)؛ خاتم النبیین، آیت الله سید علی کمالی دزفولی. مطالعه احوال و آثار علمای ربانی و عرفای الهی؛ مانند: مهر تابان (یادنامه علامه طباطبایی)، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی. روح مجرّد (یادنامه عارف کامل سید هاشم حدّاد)، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی. آیت الحق(2 جلد)؛ یادنامه آیت الله سید علی آقا قاضی، سید محمد حسن قاضی. طبیب دلها؛ یادنامه آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، صادق حسن زاده./تبیان
ادامه مطلب « انَّما سُلطانَه عَلي الذَّينَ يتولَّونَه وَالّذَين هُم به مُشرِکون » تنها سلطه ي شيطان بر کساني است که ولايت او را پذيرفته و کساني که به خداوند شرک مي ورزند ( نحل /100) .
همان طور که معلوم شد حيات طيبه در عالم عنديت تحت ولايت الاهي تحقق يافته و حيات دنيا در عالم دنيا و تحت ولايت و سلطه ي شيطان صورت مي پذيرد.
« فاِذا قَرَأت القرآن فَاستَعذ بِاللهِ مِن الشَيطانِ الرَجيم»
آثار حيات طيبه بي شمار است، زيرا وجود و هستي انسان در سرور و مستي قرب و لقاي ذات اقدس احديت مي سوزد و از « شراب طهور» شهود جمال ساقي سرمدي مي نوشد و فاني مي شود و آينه دل مومن همه اوصاف الهي را در خود منجلي و متجلي مي سازد.
حيات طيبه با معيار ايمان و تحت ولايت الاهي در عالم عنديت تحق پيدا مي کند . چنان که فرمود : « اللهُ ولي ُالذَّينَ آمَنوا يخرِجُهُم مِن الظُّلُمات الي النُّور» خداوند ولي کساني است که ايمان آورده و آنان را از تاريکي ها به سوي نور بيرون مي برد. ( بقره / 257)
پروردگار مهربان در قرآن عظيم مي فرمايند : ما عندَکُم ینقذ وَ ما عندَالله باقٍ وَ لنجزینَّ الذَّینَ صَبَروا اَجرَهم بِاحسنِ ما کانوا یعمَلون » آن چه نزد شماست نابود می شود و آنچه نزد خدا ست پایدار می ماند و بدون شک کسانی که صبر ورزیدند به نیکوتر از عملشان پاداش می یابند . ( نحل / 96) در عالم عندالله پاداشی است که بسیار نیکو تر از صبر بندگان صالح است و چه بسا نتوان آن را پاداش صبر آنها برشمرد بلکه این صبر زمینه ی ورود و حضور در عالم عندالله و برخورداری از آن پاداش های نیکوست این آیه ی شریفه صبر را زمینه ساز ورود به عالم عندالله و بهرمندی از حیات طیبه معرفی نمود و از سایر فضایل نامی نیاورد ، زیرا صبر و بردباری پایه ی عزم و اراده ی قوی و کار آمد در صحنه ی مبارزه با نفس است . صبر هنگامی معنی دارد که نفسانیت در برابر فطرت ایستادگی کرده ، عامل گرایش به دنیا با عامل گرایش به عالم عندالله رو در روی هم قرار می گیرند و با بردباری و پایداری بر عهد فطری و ملکوتی، نفس از پا درآمده و عامل گرایش به عالم عندیت پیروز می شود هم از اینرو رسول خدا (ص) در شرح حال اهل آخرت در حدیث معراج فرمودند : « یموتُ النّاس مَرَّةً وَ یموتُ اَحَدهُم فی کُل یومٍ سَبعین مرَّةٍ مِن مُجاهدة انفُسَهُم وَ ادامه مطلب |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |